ادبیات آنلاین : تابستان ۸۲
رسیده بود به جایی که روزی سه پاکت سیگار میکشید؛ سه پاکت بهمن سوئیسی. آن اوایل اینجوری نبود. یک ماه که گذشت، همهچی تغییر کرد. راه میرفت و میگفت «من میدونم چه بالایی دارن سرش می آرن. من اونا رو میشناسم.» روزهای اول، از صبح تا شب پای تلفن بودند. هر بهانهای گیر میآوردند تا توی خانه بمانند. که نکند زنگ بزند و خانه نباشند. وقتی پس از نُه روز بیخبری زنگ زد و گفت کجاست، فکر کردم حالش خوب میشود. اما بدتر شد. شبها نمیتوانست بخوابد. شبها توی خانهی تاریک راه میرفت و سیگار میکشید. ادامه …
- توسط شهرزاد
- 10 نوامبر, 2014
- هیچ نظری دریافت نشده است
تیزر کتاب صوتى والس با آبهاى تاریک
به زودى کتاب صوتى والس با آبهاى تاریک، نوشته ى امین انصارى، محصول مشترک نشر نوگام و رادیو شهرزاد منتشر میشه. تیزر این کتاب صوتى رو اینجا بشنوید.
ادامه …
- توسط شهرزاد
- 7 نوامبر, 2014
- هیچ نظری دریافت نشده است
ادبیات آنلاین : تفصیلی در باب دستاورد
خیلی به این فکر میکنم که اگر تحت جو از ایران نرفته بودم و در آن شرکت سر تخت طاووس به آن کار حمالی با ساعتی سه و پانصد ادامه میدادم و از دانشگاه تهران انصراف نمیدادم و میماندم تا مدرکش را بگیرم چه میشد؟ الان کجا نشسته بودم اگر پذیرش برایم نمیامد یا اصلا خودم مدرک و دفتر دستک نمیفرستادم این کشور آن کشور که بروم؟ خیلی فکر میکنم که کجا بودم. شاید مادر دو تا بچه بودم؟ شاید ازدواج کرده بودم و طلاق گرفته بودم و ادامه …
- توسط شهرزاد
- 6 نوامبر, 2014
- ۱۰ دیدگاه
ادبیات آنلاین : بدون عنوان
من هنوز اینور پشت چراغ قرمز گیر بودم که اتوبوس رسید آن ور چهارراه. چشمم به اتوبوس بود. یک لحظه هم یواشکی به دلم آمد که کاش مسافری با صندلی چرخدار به پست راننده خورده باشد که تا راننده صندلی و مسافرش را با ریلِ بالابر سوار کند، صندلی چرخدار را توی اتوبوس جا بدهد و کمربند هایش را سفت کند، چراغ عابر روشن شده باشد و من چهاراه را رد کرده باشم و رسیده باشم به ایستگاه. رسیدم. ادامه …
- توسط لیلا
- 3 نوامبر, 2014
- هیچ نظری دریافت نشده است
ادبیات آنلاین : غزل
از تیغهی کوتاه دیوار رد میشدم و میرفتم آنطرف، روی پشتبام خانهی محمود. تابستانها روی پشتبام جا پهن میکردند، منتهاالیه قسمت شمالی، کنار دیوار خرپشته، که صبح دیرتر از همه آنجا آفتاب میزد. خانوادهی من چندان به این کار علاقهمند نبودند. خیلی کم پیش میآمد که شبها روی پشتبام بخوابند. اما من خوابیدن روی پشتبام را خیلی دوست داشتم. بیشترِ شبها بالش و پتویم را زیر بغلم میزدم و میرفتم پیش محمود. ادامه …
- توسط لیلا
- 29 اکتبر, 2014
- هیچ نظری دریافت نشده است
ادبیات آنلاین : چهارگانه ى دکتر سین: هشت و نیم
طبق معمول نیم ساعت زود مى رسم. سه چهار سال پیش اگر بود همانجا جلوى در مترو کوله به دوش نیم ساعت مى لرزیدم از سرما. همان طور که سه چهار سال پیش اگر بود همان دو روز پیش همه ى قرارها با دوستهایم را به هم مى زدم دم آخرى که یک ساعت هم شده با او باشم. اما سه چهار سال پیش نیست و هیچ قرارى را به هم نزده ام و سه ساعت قبل از فرودگاه رفتن وقت دارم ببینمش. پیغام مى دهم که توى فلان کافه ام و قهوه ام را دو دستى مى چسبم که لرزش دستهایم کم شود. ادامه …
- توسط لیلا
- 26 اکتبر, 2014
- ۲ دیدگاه
بخش « ادبیات آنلاین» راه اندازی شد
در عصری زندگی می کنیم که هر کسی می تونه ناشر خودش باشه. داستان و شعر بنویسه و کلماتش رو طوری که می خواد خرج کنه. اینطور میشه که قسمتی از ادبیات خوندنی ما در وبلاگ های شخصی افراد ذخیره می شه و احتمالا برای همیشه دور از چشم ما می مونه. امروز ما وبلاگ نویس هایی داریم که خیلی خوب می نویسن، اما اگه بخوای ازشون بخونی باید بری و بگردی تا پیداشون کنی. ادامه …
- توسط شهرزاد
- 23 اکتبر, 2014
- ۲ دیدگاه
ادبیات آنلاین : دادگاه
خانم چاق صورتی گفت: «به این وسیله شما رسما از یکدیگر جدا شده اید و دیگر حق و حقوقی نسبت به هم ندارید.» و دست انداخت زیر بند کرستش که سینه های بزرگش را به سختی در خودش جا داده بود. علی بلند شد و گفت مرسی. کیف قهوه ایش را برداشت و از در خارج شد. پردیس بعد از او بیرون رفت. علی مستقیم به سمت پله ها رفت و پردیس منتظر آسانسور شد. علی از در دادگاه خارج شد. پردیس وارد دستشویی شد. دکمه ی کتش را باز کرد. شانه هایش را دوبار بالا و پایین کرد. ادامه …
- توسط لیلا
- 23 اکتبر, 2014
- ۵ دیدگاه
قسمت سیزدهم
قسمت سیزدهم رادیو شهرزاد از لحاظ اجرا کمی متفاوته با قسمت های قبل و موضوع اصلی این بار عشقه. دوباره به شاملو سر زدیم و در قسمت داستان از جومپا لاهیری خوندیم. امیدواریم مورد پسندتون باشه.
ادامه …
- توسط شهرزاد
- 18 اکتبر, 2014
- ۲ دیدگاه
خاطره باز : فرهاد
در فصل ششم «خاطره باز» به سراغ فرهاد رفتیم. یادتان نرود که از خاطرات و حس و حالتان با این ترانه ها چه اینجا و چه در صفحه ی فیسبوک برایمان بنویسید. «خاطره باز» را به دست خاطره بازها برسانید!
ادامه …
- توسط شهرزاد
- 3 اکتبر, 2014
- هیچ نظری دریافت نشده است